ای تویی که بی غمی

 ان قدر از اخرین نوشته ام در این وبالگ می گذرد که فکر میکنم کسی دیگر مرا به یاد نداشته  باشد اما بهر حال همیشه فرصت برای دوباه بودن و متولد شدن هست . و جالبه که زمانی نوشتن را اغاز کرده ام که دلم بد جوری تنگ است وانگار دیگر قصد مهربان شدن با من را ندارد  !  جایی خوانده بودم سوئ تفاهم ات بین دو نفر جدی نیست مگر زمانی که شخصی دیگر بین انها وارد شود و همیشه هم این گونه ادمها یافت می شوند  و من نمی دانم چه لذتی دارد رابطه ین دو نفر را مخدوش کردن؟  به جایی رسیدم که ترجیح می دهم  در پوستین تنهایی فرو روم و از همه کنده شوم تا  شاید کمتر ازار ببینم . زمانی که از تصادف سختی که داشتیم جان سالم بد ربردیم همه تا مدت ها در اندیشه بودندو این حالت نشان میداد همه دارند نسبت به خودشان بازنگری دوبار ه اری انجام میدهند  تا شاید بهتر زندگی کنند اما افسوس و صد افسوس که خیلی از ما هیچوقت قصد بیدار شدن ندا  ریم؟!!!!

نظرات 3 + ارسال نظر
سفر کرده پنج‌شنبه 22 دی‌ماه سال 1384 ساعت 08:24 ب.ظ http://safarkarde.blogsky.com

از همان روز اول با تنهایی آشنا بود ..... شاید می خواست تا آخر تنها باشد با خدا ......
آره ..... تنهایی خیلی بهتره !
منم انگار فعلا قصد بیدار شدن ندارم ....!
دلت دریا

اخه عزیز من این خواب خواب غفلت و به تفاوتی که ادم های دیگر را به مسلخ کشانده
.شما که موافق این خواب نیستید؟

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 22 دی‌ماه سال 1384 ساعت 08:52 ب.ظ http://persianhiphop.blogsky.com

salam eyval weblog e bahali dary be manam sar bezan khoshhal misham bye

سلام ممنون به من سرزدی .موفق باشی .میترا

محمود شنبه 24 دی‌ماه سال 1384 ساعت 06:04 ب.ظ http://aboaftab.blogsky.com/

سلام
ببخش که من این قدر زیادی نظر میدم. به قول معلم ریاضیمون اول مطلب دومی رو خوندمُ دوم مطلب اولی رو.
جمله زیر اون قدر قشنگ بود که حیفم اومد تحسین نکنم:
سوئ تفاهم ات بین دو نفر جدی نیست مگر زمانی که شخصی دیگر بین انها وارد شود

حتماْ یادم می مونه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد