تابحال جواب نه از نزدیک ترین دوستانتان شنیدید ؟ چه احساسی داشتید ؟
من در عین ناباوری چندین بار جواب نه شنیدم قبل از ان با خودم فکرمی کردم اصلا مهم نیست اما جای شما نه خالی تمام بدنم یخ کرد انگار عضلاتم منقبض شد و پس از ان هم هر چند برایم جالب شد اما باز که می خواهم ادامه بدهم انگار جسارتم تمام شده و اعتماد به نفسم گم شده و الان میفهممم که واقعیت ها با انجه ما فکر می کنیم تفاوت زیادی دارد کی ما ادمها می خواهیم این چیز ها را بفهمهم خدا می داند و الان هم دارم هی به خودم می گم به تو که نه نگفتند به فرصتی که برای انها فراهم کردی نه گفتندو ادامه کارم را پیگیری میکنم اما پیش خودمان باشد دلم خیلی گرفته و فقط اهنگهای چیبسی کینگ بقهم ارامش میده
میترا
چهارشنبه 23 شهریورماه سال 1384 ساعت 09:23 ب.ظ
سلام... درسته جواب نه شنیدین ولی می تونین چندین بار جواب نه بدین... به منم سر بزنید... موفق و پیروز باشید
امین
پنجشنبه 24 شهریورماه سال 1384 ساعت 10:13 ب.ظ
سلام میترا جون خیلی عصبانی هستی!!!!!!!! حرف هاتو خیلی سربسته و مبهم می زنی .من که خواننده ی همیشگی وبلاگتم هیچ وقت از حرفات سر در نمیارم. البته قصد فضولی و دخالت توی کارهاتو ندارم ولی گاهی به خاطر این که ویلاگتو مرتب می خونم حس می کنم دارم باهات زندگی می کنم برا همین خیلی تو کارها و افکارت کنجکاو هستم فقط من باب دوستی و نه هیچ چیز دیگه. لطفا از این به بعد سعی کن مسایلت رو واضح تر توضیح بدی البته نه کامل که از هم ی ته و توی زندگیت بتونم سر در بیارم ( یه خورده ) تا بدونم چی می گی.
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سلام... درسته جواب نه شنیدین ولی می تونین چندین بار جواب نه بدین... به منم سر بزنید... موفق و پیروز باشید
سلام میترا جون
خیلی عصبانی هستی!!!!!!!! حرف هاتو خیلی سربسته و
مبهم می زنی .من که خواننده ی همیشگی وبلاگتم هیچ
وقت از حرفات سر در نمیارم. البته قصد فضولی و دخالت توی
کارهاتو ندارم ولی گاهی به خاطر این که ویلاگتو مرتب
می خونم حس می کنم دارم باهات زندگی می کنم برا همین
خیلی تو کارها و افکارت کنجکاو هستم فقط من باب دوستی
و نه هیچ چیز دیگه.
لطفا از این به بعد سعی کن مسایلت رو واضح تر توضیح
بدی البته نه کامل که از هم ی ته و توی زندگیت بتونم سر
در بیارم ( یه خورده ) تا بدونم چی می گی.